جلسه ی مقدماتی 2
حضور داوطلبانه
درس شنبه 4 مهر 1388
رسائل یا نامه ی قاطع و برنامه ی جامع اجتهاد شیعه
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا محمد خاتم المرسلین و آله الائمة المعصومین
و اللعنة الدائمة علی اعدائهم اجمعین الیوم الی قیام یوم الدین
اما بعد:
امر یکم: از نظم و نظام این منظومه
«و هو مشهور متداول لم يكتب مثله في الأواخر و الأوائل.»
(الذريعة ج 16 ص 132)
بسیارى از مباحث حجج و امارات که در کتب پیشینیان مورد توجه بود، در ساختار منطقى و نظام تعلیمى خاصى قرار نداشت. شیخ اعظم در آغاز فرائد الأصول این بخش از مباحث اصولى را در تقسیمى منطقى به سه بخش قطع و ظن و شک تقسیم نموده و در خاتمه نیز بحث تعادل و تراجیح را مطرح نمودهاند.
اصول عملیّه در کلام پیشینیان داراى انسجام دقیق منطقى نبود ولى مرحوم شیخ اعظم به مجاری آن اصول حصر عقلى داده یعنى مجاری اصول عملى کمتر و بیشتر از چهار اصل نمىتواند باشد.
کتاب فرائد الأصول (رسائل)، مباحث عقلى اصول فقه مىباشد. به تعبیر مؤلف، کتاب شامل سه مقصد است. مقصد اول قطع، مقصد دوّم ظن و مقصد سوّم شک (اصول عملیّه) و در خاتمه نیز تعادل و تراجیح مىباشد.
مقصد اول (مبحث قطع) شامل مفدماتی از قبیل ذاتى بودن حجیت، فرق بین اطلاق حجت بر قطع و امارات، اقسام قطع و …می باشد و سپس چهار تنبیه مىآورد:
تنبیه اول: بحث تجرى
تنبیه دوم: بحث حجیت قطع از طریق مقدمات عقلى در مناقشه ی کلام اخباریون
تنبیه سوم: بحث حجیت قطع قطاع
تنبیه چهارم: مقایسه ی معلوم به علم اجمالى با معلوم به علم تفصیلى و بحث خنثى
اما مقصد دوم شامل دو مقام و انواع گمان ها و ظنون معتبر مىباشد. مقام اول امکان عقلى تعبد به ظن و مقام دوم تأسیس اصل در موارد فقدان دلیل بر وقوع تعبد به ظن مىباشد.
اما گمان ها و ظن هاى معتبر شامل امارههاى معتبر در تشخیص منظور و مراد متکلم، اجماع منقول، شهرت در فتوا، خبر واحد و بحث انسداد مىباشد.
اما مقصد سوم اصول عملیّه و شک مىباشد. مؤلف بحث را در دو مقام مطرح نموده است. مقام اول حکم شک بدون ملاحظه حالت سابق که به سه اصل عملى یعنى برائت، احتیاط و تخییر بر مىگردد و مقام دوم حکم شک با ملاحظه حالت سابق که اصل استصحاب است.
و اما مقام دوم نیز در دو موضع بحث مىکند: موضع اول شک در نفس تکلیف و موضع دوم شک در متعلق تکلیف با علم به نفس تکلیف است.
اما موضع اول شامل سه مطلب است: شبهه تحریمى تکلیفى، شبهه وجوبى، و دوران امر بین وجوب و حرمت. هر سه مطلب را در حالت نبودن نص معتبر، اجمال نص، تعارض ادله بدون مرجح و اشتباه در موضوع حکم بررسى مىکند که در مجموع دوازده حالت مورد بررسى قرار مىگیرد.
اما موضع دوم که شک در مکلف به مىباشد داراى سه مطلب است: 1 – دوران امر بین حرام و غیر واجب، 2 – اشتباه واجب با غیر حرام، 3 – اشتباه واجب با حرام.
در مطلب اول و دوم چهار حالت فقدان نص، اجمال نص، تعارض دو نص و اشتباه در موضوع حکم مورد بررسى قرار مىگیرد بنابراین 9 حالت بیشتر مورد بررسى واقع نمىشود.
مؤلف بحث دوران امر بین حرام و غیر واجب را به دلیل اشتباه در موضوع حکم در دو مقام بحث مىکند یکى در شبهه محصوره و دیگرى در شبهه غیر محصوره.
و امّا مطلب دوم (اشتباه بین واجب با غیر حرام) بر دو قسم است: مردد بین متباینین و مردد بین اقل و اکثر. قسم اول (مردد بین متباینین) نیز در چهار حالت عدم نص، اجمال نص، تعارض دو نص و اشتباه از جهت موضوع بحث مىشود.
در بحث اقل و اکثر در واقع بحث در این است که آیا یک شىء خاص جزء مأمور به است یا نیست. و بنابراین در دو محدوده بحث مىشود: محدوده اول اینکه جزء خارجى باشد و محدوده دوم اینکه جزء ذهنى (قید) باشد. در حالتى که که جزء ذهنى باشد نیز با این قید منتزع از امر خارجى است که مغایر با مأمور به است و یا متحد با مأمور به مىباشد.
در خاتمه این بحث نیز مطلبى آورده مىشود و آن اینکه در عمل به اصل احتیاط یا برائت چه چیزى معتبر است و سپس معاملات جاهل و جاهل عامل قبل از فحص و قاعده لا ضرر مورد بررسى قرار مىگیرد.
مقام دوم در بحث استصحاب است که هشت عنوان دارد: تعریف، مبادى تصورى، اقسام استصحاب، اقوال، ادلّه، تنبیهات، خاتمه و نسبت استصحاب با سایر ادله.
در بخش تقسیم استصحاب، ابتدا سه محور را ملاک تقسیم قرار داده یکى تقسیم به لحاظ مستصحب، دیگرى تقسیم به اعتبار دلیل حجیت و سوم تقسیم به لحاظ شک، آنگاه با تقسیمات ریزتر هر یک، در مجموع به 9 تقسیم براى استصحاب اشاره کرده است.
پس از بحث تقسیم استصحاب، مؤلف دوازده تنبیه را ذکر مىکند که عبارتند از اقسام استصحاب کلى، استصحاب زمانیات، استصحاب در احکام عقلى، استصحاب تعلیقى، استصحاب احکام شریعتهاى سابق، عدم حجیت اصل مثبت، اصل تأخر حادث، استصحاب صحت عبادت، جریان استصحاب در اعتقادات شرعى، جریان استصحاب حکم مخصص، جریان استصحاب در وجوب باقى اجزاء هنگام تعذر انجام بعضى از اجزاء، و معنى شک. در خاتمه نیز شرائط سهگانه استصحاب ذکر مىشود.
پس از بحث استصحاب مؤلف بخشى را به عنوان تقدیم استصحاب بر اماراتى که نظیر اصول هستند مثل قاعده اصالت صحت، قاعده فراغ و همینطور تعارض استصحاب با قاعده قرعه، تعارض استصحاب با اصول برائت، احتیاط و تخییر و در نهایت تعارض دو استصحاب (استصحاب در شک سببى و استصحاب در شک مسببى) مطرح مىنماید.
در خاتمه کتاب رسائل بحث تعادل و تراجیح مطرح مىشود. در این قسمت پس از ذکر تعریف تعارض، معنى ورود و حکومت، فرق بین حکومت و تخصیص، قاعده الجمع مهما امکن اولى من الترک، فرق بین نص و ظاهر، و فرق اظهر و ظاهر بحث را در دو مقام بیان مىفرمایند. مقام اول تعارض دو روایت مساوى و مقام دوم در جایى است که مرجحى در بین دو روایت وجود داشته باشد. در مقام دوم نیز مباحثى که مطرح شده عبارتند از:وجوب ترجیح، روایت عمر بن حنظله، جواز اقتصار بر مرجحات منصوص، اقسام مرجحات دلالى (اطلاق، عموم، مفهوم و غیره) همینطور حکم تعارض بیش از دو دلیل، اقسام مرجحات غیر دلالى (مثل سند، متن، جهت) و نهایتا بحث صدور روایت به صورت تقیه.
امر دوم: اندر منفردات فرائد
1. یکى دیگر از خصوصیات کتاب وسعت تتبع در نظریات علماى اصولى مىباشد. حجم جستجو در اندیشههاى دیگران از معیارهاى ارزشیابى پژوهشها و تحقیقات است. شیخ انصارى از این نگاه نیز محققى برجسته و بنام است. منابع مورد استفاده وى در فرائد الأصول، بالغ بر صد عنوان است. مثلا در بحث انسداد کلمات شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه، سید مرتضى در رسائل، شیخ طوسى در عدة، محقق حلى در معتبر، علامه حلى در نهج المسترشدین، فاضل مقداد در شرح باب حادى عشر، محقق خوانسارى، صاحب وافیة، محدث بحرانى در الحدائق الناظرة، عضدى و حاجبى در مختصر الأصول را نقل و به نتیجهگیرى مىپردازند. یا در بحث شبهه تحریمیه یکى از دلائل قائلان به برائت اجماع است. شیخ به نقل آراى علما پرداختهاند و بطلان این سخن را که برائت در شبهه موضوعیه نظریه عالمان متأخر امامیه است روشن مىسازد و بدین منظور، سخن کلینى (در مقدمه کافى)، شیخ صدوق (در العقائد)، سید مرتضى، ابن زهره، شیخ طوسى، شیخ مفید، ابو الصلاح حلبى، محقق، علامه، شهید اول و شهید ثانى را نقل مىکند.
2. یکى دیگر از خصوصیات کتاب توجه به جایگاه عقل در مباحث اصولى مىباشد. شیخ اعظم قدسسره در «فرائد الأصول» نزدیک به صدو بیست مورد به طور ضمنى به مباحث عقل نظر افکنده است. گاهى بدان استناد جسته و در اثبات مطلبى عقل را مطرح کرده و گاهى در طرد و عدم استفاده از آن سخن رانده است.
شیخ عقل را به فطرى سلیم، و ظنى ناقص تقسیم مىکند. وى عقل فطرى را بر حسب نقل متواتر حجت مىداند و آن را حجت باطنى و شریعت درونى قلمداد مىکند و معتقد است دلیل عقلى، با دلیل نقلى تعارض و مخالفت ندارد، و اگر چنین موردى یافت شود باید دلیل نقلى تاویل شود.
3. با همه ی ویژگی هاى مثبت کتاب امّا به دلیل نقایصى که در متن و مطالب مطرح شده وجود دارد تصحیح بعضى از عبارت هاى کتاب و همینطور تهذیب و حذف بعضى از مباحث آن ضرورى است. شیخ اعظم نیز به این مسأله توجه داشته، همچنانکه در کتاب بحر الفوائد (شرح بر رسائل)، میرزا محمد حسن آشتیانى اینطور گفته است: «و قد کان بانیا على تغییر عبارة الکتاب فی الأمر الثانی فی کثیر من مواضعه و قد دعی فأجاب قبله» (بحر الفوائد ص 227 سطر 10) استاد مصمم بود بسیارى از عبارت هاى مبحث ظن را تغییر دهد اما پیش از اصلاح کتاب دعوت حق را لبیک گفت.
در أعیان الشیعة نیز در مورد تألیفات شیخ اعظم اینطور آمده است:
«أما مؤلفاته فمحتاجة إلى التهذیب و التنقیح کثیرا خصوصا رسائله التی علیها مدار تدریس الأصول.» (أعیان الشیعة ج 16 ص 132)
4. ساختار کتاب رسائل مبتنی بر یک انقسام مهم در حالت نفسانی مجتهد نسبت به حکم شرعی مورد التفات اوست، که در عین حال همین مطلب اولین مطلب و مطلوب درس بعدی ماست.
نکته ی 4
این کتاب سه نام مشهور و سه نام کمتر مشهور دارد و برخی نام ها و وجوه تسمیه ی کتاب به آنها عبارت است از:
1. حجیة المظنه: که از باب نامیدن جزء به کل است، چون یک قسمت از کتاب راجع به حجیت مظنه است. واضح است که این تسمیه از قبیل رأس نامیدن گوسفند است.
2. الرسائل: چون این کتاب از سه رساله تشکیل شده است؛ رساله ای در باب قطع، رساله ای در باب ظن و رساله ای در باب شک
3. فرائد الاصول: فرائد جمع فریده است و فریده گوهر بزرگ را می گویند. گوهرهای علمی بزرگی در این کتاب وجود دارد و لذل فرائد الاصول نامیده شده است.
4. این کتاب را رسائل خمس نیز مىگویند (أعیان الشیعة ج 10 ص 118)،که از این جهت است که شامل پنج بحث اصلى قطع، ظن، اصل برائت، استصحاب و تعادل و تراجیح مىباشد. (الذریعة ج 16 ص 132)
امر سوم: بایسته های خوانش بهینه ی رسائل
1. منابع جانبی و کمکی:
از آنجایی که کتاب فرائد الأصول (رسائل) از روزگار شیخ اعظم قدس سره الی یومنا هذا همواره یکى از مهم ترین کتاب هاى درسى حوزههاى علمیّه در مقطع سطح عالی و یکی از دو محور عمده ی علما در مباحث استدلالی درس خارج ایشان بوده و مىباشد، طبعاً بسیارى از علماى اصولى بر این کتاب تعلیقه زدهاند. از مهم ترین این افراد میرزا موسى تبریزى (متوفاى 1305 قمرى)، میرزا حسن آشتیانى (متوفاى 1319 قمرى)، شیخ حسن مامقانى (متوفاى 1323 قمرى)، آخوند ملا محمد کاظم خراسانى (متوفاى 1329 قمرى)، شیخ آقا رضا همدانى (متوفاى 1322 قمرى) مىباشند. کما اینکه مباحث استدلالی علمای بزرگی چون میرزای نایینی، آقا ضیاء عراقی، مرحوم آیة الله العظمی خویی و… ناظر به رسائل می باشند و از این جهت غالباً در مباحث مختلفشان به اقتضای تحقیق و تنقیحی که مد نظر ایشان بوده، نخست تقریر و توضیحی راهگشا و واجد اهمیت و ارزش ارائه نموده اند که لازمه ی مطالب بعدی شان بوده.
ما از این دو گروه منبع کتابخانه ای، مواردی را کاملاً ضروری و غیر قابل چشم پوشی می دانیم و معتقدیم که مطالعه و مراجعه ی این کتاب ها کاملاً برای فهم صحیح کتاب رسائل لازمند، بلکه رقم زننده ی کیفیت و کمیت آموخته های طلبه از کتاب رسائل می توانند تلقی شوند، لذا نام این آثار را می بریم و تا حدی که از میزان اقتضا و تناسب تجاوز نکند، چند کلمه ای در راستای معرفی این آثار سخن می گوییم:
اولا: از حواشی و شروح رسائل:
1. حاشیه ی مرحوم آخوند خراسانی موسوم به فوائد الاصول
نام کامل این کتاب «درر الفوائد فی الحاشیة على الفرائد» است. این کتاب اثر محقق اصولى، ملا محمد کاظم خراسانى، معروف به آخوند خراسانى، از علماى بزرگ و از چهرههاى درخشان علماى شیعه در قرن چهاردهم هجرى است (1255 – 1329هجرى قمرى).
البته کتاب حاضر بیشتر یکى از منابع مهم براى دستیابى به دیدگاههاى اصولى خود آخوند خراسانى است، چون در کتاب مشهور «کفایة الأصول»، بسیارى از آراء خود را به صورت رمز و اشاره بیان کرده و براى شرح و توضیح نظریات ایشان بسیارى از علما به این کتاب مراجعه مىکنند، چرا که ایشان در این کتاب با عباراتى وافى و روشن بسیارى از نظریات خود را شرح داده است.
این کتاب که گفتیم نامش «درر الفوائد» است در اصل، شامل تمام بخش هاى کتاب «رسائل» مىباشد و مباحث قطع، ظن، أصالة البرائة، استصحاب و تعادل و تراجیح را مورد نقد و بررسى قرار داده است. مؤلف در این کتاب بعد از آوردن بخشى از کلام شیخ انصارى با عباراتى روشن و دقیق به شرح و تفسیر آن و بیان دیدگاههاى خود پرداخته است.
البته آخوند خراسانى حاشیهاى دیگر نیز بر فرائد الأصول شیخ انصارى دارد که آن را قبلا نگاشته و ظاهرا کتاب «درر الفوائد» تکمیل شده ی آن است، چرا که در بسیارى موارد این دو حاشیه به هم شبیه هستند ولى در حاشیه ی جدید (درر الفوائد) نکات فراوانى علاوه بر حاشیه ی دیگر دارد.
شیخ آقا بزرگ تهرانى در این باره مىفرماید:
«الحاشیة علیه (الرسائل)، لشیخنا المولى محمد کاظم بن المولى حسین الخراسانی المتوفى بالنجف بین الطلوعین من یوم الثلثاء 20 ذی الحجة 1329 هی القدیمة التی خرجت من المبیضة و هی تامة لکنها لم تطبع و هی أدق الحواشی علیه.»
یعنى: «حاشیه بر رسائل نوشته شیخ ما ملا محمد کاظم خراسانى است … این کتاب تکمیل شده همان حاشیه قدیمى ایشان است و شامل تمام مباحث رسائل مىباشد ولى به چاپ نرسیده است.
این حاشیه دقیق ترین حواشى است که بر کتاب رسائل شیخ انصارى نگاشته شده است.»
2. حاشیه ی مرحوم آشتیانی موسوم به بحر الفوائد
کتاب بحر الفوائد فی شرح الفرائد، تألیف میرزا محمد حسن آشتیانى تهرانى از بزرگان فقه و از مراجع زمان خود مىباشد. (1248 – 1319 هجرى قمرى) میرزا محمد حسن آشتیانى از مبرزترین شاگردان شیخ انصارى است و تقریرات او گستردهترین و مفصلترین تقریرات درس شیخ مىباشد.
کتاب بحر الفوائد، داراى متنى بسیار روان و عمیق است و بر خلاف سایر کتاب هاى اصولى مشکل پیچیدگى در عبارت را ندارد و نام اکثر مآخذ مطالب و صاحبان نظریهها در آن مشخص شده که باعث استفاده ی بهتر خواننده از کتاب مىشود
· به دلیل احاطه ی کامل مؤلف به نظریات شیخ انصارى، کتاب بحر الفوائد از مهم ترین منابع دستیابى به نظریات واقعى شیخ اعظم مىباشد که گاهى در رسائل به اشتباه مطرح شده است. مثلا در بحث مخالفت التزامیه در شبهه حکمیه مىفرمایند: لا یخفى علیک أنه دام ظله و إن سلّم هذا الظهور فی المقام و قوّاه إلا أنه دام ظله لم یسلّمه فی الجزء الثانى من الکتاب و حکم على سبیل الجزم بعدم وجوب التزام بأحد الحکمین. یا در مبحث حجیت قطع مىفرمایند: و بهذا قد صرّح دام ظله فی مجلس البحث و لکنّک خبیر بأن استفادته من العبارة فی غایة الإشکال. همچنین: فتأمل حتى لا یختلط علیک مرامه – قدسسره – فی المقام فتکون ممن یورد علیه من غیر وقوف على المراد. اصولا در کتاب بحر الفوائد به کرّات عبارت «فی مجلس البحث» دیده مىشود که نشان از مباحثات علمى بین مصنف و شیخ اعظم دارد و تفاوت نظریات مطرح شده در جلسات بحث با متن رسائل را نشان مىدهد، تا جایى که در قسمتى از کتاب نظر شیخ اعظم را در مورد نیاز به تغییر در عبارت هاى رسائل مطرح مىفرمایند: فإن کلام شیخنا – قدسسره – فی هذا الأمر لا یخلو عن تشویش و اضطراب على ما فی الکتاب مع کثیر اهتمامه بشأنه و قد کان بانیاً على تغییر عبارة الکتاب فی الأمر الثانی فی کثیر من مواضعه و قد دعى قبله، جزاه اللّه عن الدین و عنّا خیر الجزاء.
· یکى از نکات مثبت کتاب حاضر آن است که، مؤلف به مأخذ و مصدر کلام شیخ مراجعه کرده و مطالب را با اطلاع کامل بیان مىفرماید و احیانا اگر در موردى مطلبى را پیدا نکرده باشد اعلام مىکند: لم أر الجواب المذکور و الفرق بین الضررین فی النسخة الموجودة عندی من عدّة الشیخ قدسسره…
یا اینکه صریحا اعلام مىکند آنچه به مأخذ نسبت داده شده وجود نداشته و استناد شیخ اعظم صحیح نمىباشد: و أنت خبیر بأن التقیید المذکور فی کلام شیخنا الأستاد العلامة … لیس موجوداً فی کلام الجزائری بل و لا حکاه عنه غیره…
· ویژگى دیگر آن که، مؤلف به دلیل احاطه ی کامل به نظریات اصولى، گاهى در کتاب منشأ و تاریخچه نظریه اصولى خاصى را مطرح کرده است. مثلا در بحث حجیت ظن مطلق، صاحب این نظریه را وحید بهبهانى و سید على صاحب ریاض (هم درس ایشان) دانسته، که بعدها شاگرد وحید بهبهانى، یعنى محقق قمى در انتشار این نظریه اهتمام خاصى را مبذول داشته است. (صفحه 228 سطر 18، قسمت اول کتاب) یا در رابطه با دلیل اجتهادى و فقاهتى تاریخچه این نظریه را بیان مىفرماید. (قسمت دوم کتاب صفحه 4 سطر 10
3. حاشیه ی حاج آقارضای همدانی:
حاشیه بر رسائل که نام اصلى این کتاب «فوائد الرضویة على الفرائد المرتضویة» است، از آقا رضا بن ملا محمد هادى تهرانى نجفى (متوفاى 1322 قمرى). کتاب حاشیه بر رسائل شیخ اعظم مرتضى انصارى از مشهورترین تألیفات مصنف مىباشد. اگر چه کتاب حاشیه بر رسائل به صورت مختصر نگاشته شده، اما از بهترین حواشى بر فرائد الأصول (رسائل) شیخ انصارى است و مملو از تحقیقات با ارزش و ابتکارات و ابداعات مىباشد که در سایر حواشى رسائل دیده نمىشود. کتاب حاضر در حدود 131 صفحه است که در جلد اول، مباحث حجیت قطع و مباحث مربوط به آن تا صفحه 17 و حجیت ظن تا صفحه 30 آورده شده و در جلد دوم حواشى مربوط به اصل برائت از صفحه 30 تا صفحه 72 و استصحاب تا صفحه 118 و تعادل و تراجیح تا صفحه 131 را در بر دارد.
در مقدمه ی رسائلى که حواشى آقا رضا به آن ضمیمه شده، گفته شده قسمت هایى که حواشى مربوط به آن مىباشد با علامت «ضا» مشخص شده است. کتاب حاشیه بر رسائل «شرح بالقول» است یعنى عبارات آن به صورت «قوله … أقول» آمده، البته در چند مورد نیز با لفظ «تنبیه» مطالبى تذکر داده شده است. به نظر مىرسد آقا رضا همدانى دو بار بر رسائل حاشیه زده و این دومین حاشیه ی او بر رسائل است. این مطلب را از عبارتى که در صفحه 90 آمده است مىتوان فهمید «هذا ما سطرناه فی الحاشیة القدیمة بأدنى اختلاف فی التعبیر».
· به دلیل استفاده از محضر سید حسن شیرازى (میرزاى شیرازى معروف، متوفاى 1312 قمرى) که از اجلاء شاگردان شیخ اعظم بوده، مؤلف در بعضى موارد عبارت هاى رسائل را تصحیح مىکند مثل: «قوله أقواهما العدم، أقول حکى سید مشایخنا أدام الله بقائه عدم ذکر لفظ أقواهما فی النسخة المرقومة بخط المصنف فهو بحسب الظاهر من تحریفات النساخ». همچنین وجود نسخههاى معتبر نزد مؤلف در تصحیح عبارتهاى رسائل نقش بسزایى داشته است مثل «قوله لأن الأقل حینئذ معلوم الحرمة و الشک فی حرمة الأکثر أقول فی بعض النسخ المصححة لأن الأکثر معلوم الحرمة و الشک فی حرمة الأقل و هذا هو الأنسب بالمقام». در جاى دیگر «أقول هذه العبارة لا تخلو عن تشویش و لذا أسقطت فی کثیر من النسخ المصححة». از طرفى دیگر استفاده ی آقا رضا همدانى از حاشیه شیخ اعظم بر رسائل و احاطه ی او بر این حاشیه در بسیارى موارد براى توضیح عبارت رسائل مورد استفاده واقع شده است. مثل «و لأجل ذلک غیر العبارة و أتى فی الحاشیة، المرجع فیه البرائة مطلقاً على ما فی الحاشیة، لکن فی بعض الحواشی المنسوبة إلیه بعد أن ذکر وجه التأمل، أقول فی بعض الحواشی المنسوبة إلیه…»
÷ با توجه به آنچه قبلا ذکر شد که مؤلف دو بار بر رسائل حاشیه زده، داراى احاطه کاملى به تمام مباحث مطرح شده است. به عنوان نمونه در بحث برائت مىگوید «و سیتضح وجهها فی مبحث التعادل و التراجیح… کما ستعرفه فی مبحث الاستصحاب… ستعرف فی خاتمة الکتاب» و گاهى اینطور مىنویسد «قوله و سیأتی ذکره عند الکلام على الاحتیاط، أقول الظاهر أنّه – قده – لم یتعرض لکلام السید فی طی مقدمات دلیل الانسداد».
· نحوه ی نگارش حاشیه آقا رضا همدانى با سایر حواشى مثل بحر الفوائد و أوثق الوسائل فرق دارد زیرا مؤلف صرفا به ذکر منابع و مآخذ کلمات شیخ نمىپردازد، بلکه سعى بر این دارد که به صورت تحلیلى به نظریات شیخ اعظم بپردازد و در واقع اصول و امهات نظریات شیخ را مورد بررسى و تحلیل قرار دهد. البته در تحلیل نظریات نیز مؤلف بناى بر اختصار دارد و اینگونه عبارت در کتاب دیده مىشود «ربما یترتب على اختلاف الجعل ثمرات فی مقام الاستنباط لیس المقام مقام شرحها… و تحقیق هذا الفروض و نظائرها یحتاج إلى بسط لا یناسب المقام». البته همچنانکه گذشت، گاهى تفصیل مطالب را به کتاب مصباح الفقیه ارجاع مىدهد. از نکاتى که باعث شده کتاب حاشیه آقا رضا همدانى مورد توجه خاص بزرگان و محققین علم اصول واقع شود ابتکارات و نوآوریهاى مؤلف در عین استحکام نظریات او
· از دیگر نکات با ارزش کتاب اینکه مؤلف گاهى مطالبى را که شیخ اعظم به بعضى از بزرگان نسبت داده به گونهاى دیگر تفسیر مىکند، مثل نسبتى که به سید در غنیة داده شده «و فی ظهور کلامه فی ما ذکره المصنف – قده – نظر» و «قوله فإنّ الظاهر کلام الشیخ – قده – الخ أقول الاستشهاد لکلام الشیخ – قده – لجواز طرح قول الإمام عن حیث الالتزام لا یخلو من نظر» و «قوله و منهم الصدوق – قده – الخ أقول لا یظهر من هذه العبارة التی نقلها عن الصدوق إلاّ أنه…»
4. حاشیه ی میرزا موسی تبریزی موسوم به اوثق الوسائل:
میرزا موسى بن جعفر بن احمد تبریزى (متوفاى 1305 قمرى)، کتاب أوثق الوسائل یکى از بهترین شروح فرائد الأصول (رسائل) شیخ اعظم انصارى است و از نظر وسعت تتبع و تنوع مطالب کم نظیر مىباشد.
· سبک طرح مباحث در أوثق الوسائل به گونهاى است که مؤلف صرفا به شرح عبارتهاى کتاب بسنده کند، بلکه اشکالات و مناقشاتى در نظریات شیخ اعظم به وسیله ی مؤلف و یا استادش سید حسین کوهکمرى دیده مىشود. بنابراین شرح کتاب همراه با نقد و مناقشه است. (مانند ص 15 سطر 21 و ص 17 س 34 و ص 20 س 12) مؤلف در بعضى مباحث حتى مناقشاتى را در نظریات استادش مطرح مىکند، مثلا: «و لکن الانصاف أن دعوى کون المرتب على ظن الضرر حکماً واقعیاً لا تخلو عن نظر، بل منع، و إن مال إلیه سیدنا الأستاذ – دام ظله – فی مجلس الدرس» (ص 18 سطر 22). از نکات مثبت کتاب اینکه مؤلف به واسطه استادش سید حسین بن محمد کوهکمرى تبریزى معروف به سید حسین ترک (متوفاى 1299 قمرى) که شاگرد شیخ اعظم و صاحب فصول بوده، با نظریات واقعى شیخ اعظم آشنایى داشته و گاهى با عبارت: «و قد نقل بعض مشایخنا عن المصنف – قده – أنّه قال» (ص 146 س 23) مطلب را بیان مىفرماید و با مراجعه به نسخههاى مختلف رسائل نیز سعى در به دست آوردن نظریات اصلى شیخ اعظم داشته است مانند: «و فی بعض النسخ قد وقع الأمر بالتأمل بعد قوله…». مؤلف در نهایت تواضع و فروتنى به شیخ اعظم بسیار احترام مىگذاشته است. در خطبه کتاب مىخوانیم «فیقول المذنب الجانی قلیل البضاعة کثیر الإضاعة موسى بن جعفر…» و راجع به شیخ اعظم مىگوید: «شیخ المشایخ ممهّد قواعد الدین و محرز ضوابط الشرع المبین و مهذب القوانین المحکمة و مبین الإشارات المبهمة و مصباح مناهج شرایع الإسلام و مشکوة مسالک غایة المرام، کاشف اللثام عن غایة المراد کاشف الغطاء عن نهایة الإرشاد، کاشف الأسرار و الرموز عن مدارک الأحکام…» (اگر توجه شود مؤلف به بسیارى از کتب اصولى و فقهى در این عبارتها اشاره کرده است.)· کتاب أوثق الوسائل یکى از بهترین منابع براى به دست آوردن مآخذ و منابع نظریات شیخ اعظم در رسائل است و در واقع، در بسیارى از موارد أوثق الوسائل یک دوره کتاب شناسى و شناسایى منابع و مآخذ اقوال مختلف مىباشد. (صفحه 22 سطر 18)
حتى اگر قسمتى از عبارتى حذف شده باشد بیان مىکند. مثلا در نقل کلام محدث استرآبادى: «قوله من الأمور الواضحة عند الأذهان المستقیمة… و قد وقع هنا سقط من قلم المصنف. قال فی کتاب الفوائد المدنیة قد وقع بعد العبارة المذکورة و لأنّهم عارفون بالقواعد المنطقیة.» یا اینکه اگر عبارت به صورت خلاصه ذکر شده باشد عین الفاظ را براى فهم بهتر مطالب ذکر مىکند. (ص 177 سطر 31)
خصوصیت دیگر مؤلف در کتاب شناسى، احاطه به نظریات افراد و کتابهایى است که در رسائل مطرح شده است. ایشان گاهى از کتابهاى مذکور، آدرس را به شکل دقیق بیان مىکند مثل :«وجدتها فی أواخر باب الرهن فی مسألة إقرار الراهن بعتق العبد المرهون قبل الرهن» یا اینکه: «قد ظهر من بعض المعاصرین الخ هو صاحب الفصول و ما نقله عنه فی مبحث الاجتهاد و التقلید» و گاهى تناقض نظریات آن افراد را بیان مىکند مثل: «و العجب من المحقق القمى، لأنه مع قوله باعتبار الظنون من باب دلیل الانسداد ذهب إلى القول بالإجزاء. و أعجب منه قوله به فی الأوامر العذریّة»
مصنف گاهى نظریات آن افراد را از طریق مشایخش بیان مىکند مثل: «قد نقل بعض مشایخنا عن الشیخ علی بن الشیخ جعفر صاحب کاشف الغطاء سماعاً منه فی مجلس بحثه التمسک بعموم الأمر الوفاء بالعقود فی المسألة» یا اینکه :«قوله فقد یقال الخ، القائل صاحب الریاض على ما حکاه عن بعض مشایخنا»
ایشان گاهى مأخذ نظریات مطرح شده به وسیله علما را مشخص مىکند مثل: «قوله للشیخ بعض، هو المحقق القمی – قده – تبعاً لسلطان العلماء فی حاشیة المعالم»، و یا: «هو المحکی عن بعض کتب العلامة و تبعهما صاحب الهدایة و الفصول» و یا: «أقول قد اختار الثانی صاحب الهدایة و الفصول سبقهما الشیخ أسد اللّه التستری و هو لا یقدح فیما ذکره فی الفصول من أنّه لم یسبقه إلى ما اختاره أحد لأنّه مع أخیه الفاضل البارع صاحب الهدایة من تلامذة الشیخ المذکور و لا غرو فی نسبة التلمیذ مطالب شیخه إلى نفسه کما جرى دیدنهم علیه فی أمثال هذا الزمان».
از طرف دیگر مؤلف به کتابها و حواشى شیخ اعظم نیز احاطه کامل داشته و گاهى رساله مستقلى مثل رساله تسامح در ادله سنن را در متن کتاب آورده است: «إنا وعدناک فی بعض الحواشی السابقة نقل رسالة مفردة فی التسامح فی أدلة السنن للمصنف قدس اللّه سره و طیب رمسه و هى…»، که از صفحه 299 تا صفحه 307 ادامه پیدا مىکند و در آخر اینطور مىفرماید «إلى هنا جف قلمه الشریف و بلغ کلامه اللطیف نور اللّه مرقده الحنیف و إنّى شاهدت أم النسخ و لکنی نسخت هذه النسخة من نسخة مستنسخة من الأصل».
در جایى دیگر از کتاب مىگوید: «قوله قد ادعى فخر الدین الخ قد اعترف المصنف فی بعض رسائله المفردة لهذه القاعدة بعدم عثوره فی الإیضاح بهذه الدعوى من الفخر و لکنی وجدتها أواخر باب الرهن».
یا اینکه: «الظاهر أن المشهور هنا تقدیم جانب المالک و قد أورد المصنف فی رسالته المفردة فی هذه القاعدة شطراً من کلماتهم فلا بأس بنقله».
و یا اینکه «کتب فی الحاشیة…» و «قال فی الحاشیة…» که ظاهراً باید حاشیه شیخ بر رسائل باشد.
· مؤلف به دلیل اینکه استادش سید حسین کوهکمرى از شاگردان صاحب فصول بوده به نظریات صاحب فصول عنایت داشته و در بسیارى موارد بدون اینکه در متن کتاب نام یا اشارهاى از صاحب فصول برده شده باشد، به نظریه ایشان اشاره کرده و نظریه او را تحلیل مىکند و اگر چه شیخ از او تعبیر به بعض المعاصرین مىکند، مؤلف از او تعبیر به الفاضل المعاصر دارد که خود حکایت از فضیلت علمى او نزد مؤلف دارد.
· از نکات مثبت دیگر اینکه مؤلف بدون اطلاع دقیق مطلبى را بیان نمىکند و در صورت شک، احتیاط مىکند مثلا «و المسألة محتاجة إلى مزید التأمل و هذا ما یخطر بالبال فی العاجل لعلّ اللّه تعالى یوفقنا لما هو أدق و أتقن فی الآجل». که نشان از تقوا و ورع او در بیان مطالب دارد.
· از خصوصیات مهم دیگر کتاب تنوع در طرح مطالب است، زیرا مؤلف علاوه بر توضیح مطالب عمیق و تعیین دقیق مآخذ مورد استفاده، به نکات جزئى نیز توجه دارد. مثلا وزن کلمات یا حتى متعلق جار و مجرور را بیان مىکند و حتى مباحث رجالى را نیز تبیین نموده و مآخذ و صاحبان آنان را نیز معرفى مىکند. (ص 227 س 34 و ص 234 س 36 و ص 159 س 3)
مطالب مستقلى جداى از شرح متن فرائد الأصول (رسائل) در این کتاب مطرح شده است که به بعضى اشاره مىشود:
1 – رساله تسامح در ادله سنن، از شیخ اعظم از صفحه 299 تا 307 ؛ صفحات 394 تا 396؛ صفحه 422 تحقیق المقام یحتاج إلى بسط الکلام، تا صفحه 425؛ صفحه 426 بقی الکلام فی جملة…؛ صفحه 525 اعلم أنه قد بقی فی المقام…؛ صفحه 540 راجع به قاعده ید؛ صفحه 540 تا 546؛ صفحه 556 تا 560 فروع قاعده تجاوز؛ صفحه 574 تا 579 أصالة الصحة در اقوال؛ در بحث تعادل و تراجیح صفحه 600؛ تنبیه در صفحه 603؛ در توضیح حکم تعارض از صفحه 617 تا 623؛ تعارض سایر ادله ظنى با اجماعین منقولین از صفحه 633 تا آخر کتاب.
از صفحه 123 تا 136 نیز مباحث وسیعى از نقل کلام اخباریها در مورد قطعیت صدور اخبار آورده شده که بسیار مهم و با ارزش است.
در رسائل شیخ انصارى از بسیارى از دانشمندان اصولى و کتابهاى آنها به رمز و کنایه تعبیر شده که أوثق الوسائل آنها را بیان کرده است، از جمله:
1 – از شریف العلماء تعبیر به بعض مشایخنا شده، قوله من بعض مشایخنا هو الفاضل النراقی فی مناهجه
2 – قوله تبعا لبعض الأساطین الخ، السید السند صاحب مفتاح الکرامة
3 – قوله بعض من قارب عصرنا من الفحول، هو العلامة الطباطبائی فی قواعده
4 – قوله کما صرح به بعض المحققین الخ، هو المحقق الخوانساری
5 – قوله و قد یظهر من بعض المعاصرین الخ، هو صاحب الفصول
6 – قوله بعض المحققین، هو الشیخ أسد اللّه التستری
7 – قوله بعض المعاصرین، هو صاحب المناهج
8 – قوله بعض مشایخنا هو شریف العلماء
5. حاشیه ی حاج غلامرضای قمی:
ثانیا: تقریرات دروس علما
1. تقریرات دروس مرحوم میرزای نایینی از قبیل فوائد الاصول و اجود التقریرات:
کتاب حاضر مجموعه ی درس هاى میرزا محمد حسین غروى نائینى، از بزرگ ترین چهرههاى اصولی و فقهی شیعه در قرن چهاردهم هجرى است (1276 – 1355 هجرى قمرى) که این تقریرات توسط عالم ربانى، شیخ محمد على کاظمى خراسانى (1309 – 1365 هجرى)، از شاگردان ممتاز علامه ی نائینى تحریر شده است.
ضمیمه ی 1 | صفحات | حجم |
فوائد الأصول ::: | 456 | |
شیخ محمد على کاظمى خراسانى |
2. تقریرات دروس آقا ضیاء عراقی به نام نهایة الافکار
ضمیمه ی 2 | صفحات | حجم |
488 | ||
الشیخ محمد تقی البروجردی النجفی |
3. تقریرات دروس مرحوم مجدد شیرازی: تقریرات آیة الله المجدد الشیرازی
اگر چه نام کتاب تقریرات آیت الله المجدد الشیرازی (متوفاى 1312 قمرى) است، اما دقیقا مشخص نیست که این کتاب تقریر درس میرزاى شیرازى است و یا تألیف نظریات علامه ملا على روزدرى (متوفاى 1290 قمرى) است که بسیارى از نظریات شیخ اعظم انصارى و میرزاى شیرازى را نیز در آن آورده است. از نظریات مطرح شده توسط ملا على روزدرى و همینطور حواشى و تعلیقههاى او مشخص است که داراى مرتبه والایى بوده و در بعضى مباحث مثل تعادل و تراجیح هنگام مطرح کردن مسلک مصلحت سلوکیه، مشخص است که او داراى فکر و نظر جدید و عمیقى است که خلاصه نظریات شیخ اعظم و میرزاى شیرازى مىباشد. از طرفى توجه میرزاى شیرازى به ایشان و اینکه او را براى رفتن به تبریز و جوابگویى به پرسشهاى مردم و مرجعیت آنان برگزیده بود، از مقام والاى او نشان دارد. با توجه به اینکه مؤلف از شاگردان شیخ اعظم انصارى و از قدماى شاگردان میرزاى شیرازى بوده و تاریخ وفات او 1290 قمرى است که حدود 21 سال قبل از وفات میرزاى شیرازى (در سال 1312) مىباشد، به نظر مىرسد مؤلف خود از صاحب نظران مباحث اصولى بوده و علاوه بر نظریات خود، بسیارى از نظریات میرزاى بزرگ را نیز در این کتاب مطرح کرده است.
4. تقریرات دروس خارج اصول مرحوم آیة الله العظمی خویی قدس سره که به نام مصباح الاصول چاپ شده است
دانلود در ادامه ی مطلب